فرشته های آسمانی

سلام بعداز مدتها برگشتم

سلام دلم دیگه خیلی تنگ شده بود برای همه دوستان برای وبم  خلاصه اینکه امروز یه فرصت کوچولو پیدا کردم که بیام بطور خلاصه خاطرات این مدت که نبودم بنویسم  بعدا با کلی عکس میام خوب بالاخره که ماماجون وبابا جون از سفر خونه خدا اومدند چشممون روشن شد بگذریم از اینکه که چقدر هواپیما تاخیر داشت دیگه بجه ها حسابی خسته شده بودند بعد هم که رفتیم خونه بچه ها تا ساعت 2 نیمه شب نمیخوابیدند دور ماماجون وباباجون بودند بعدش هم که صبح کلی ماجرا داشتیم با این گوسفندی که خریده بودیم مارال چقدر برای بره تپلی شعر خوند و جلوش رقصید و بره ی بیچاره هم مات و مبهوت فقط نگاش میکرد  میگفت میخوام حو صلش سرنره بعدهم با بچه های ...
28 بهمن 1392

بدون عنوان

  سلام یه بنده خدا توی قسمت نظرات برام پیغام گذاشته که چرا برای نوشتهات رمز میزاری البته این جمله   رو با کمال بی ادبی وتوهین نوشته  حالا من این پست رو در خطاب به این بنده خدا مینویسم :     نمیدونم آقایی خانمی البته خودت رو سنا معرفی کردی  پس من با همین اسم سنا شمارا خطاب قرارمیدم اولا که جناب سنا چرا اینقدر با توهین نظرت رو گذاشتی ؟مگه من به شما بی احترامی کردم یا شمارا مجبور به نظردادن کردم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! دوم اینکه این طرز نوشتاری شما حاکی از شخصیت شماست  همانطور...
17 بهمن 1392

این روزا خیلی کاردارم

خوب این هفته خیلی درگیر هستم نمیتونم براتون پست بزارم منو ببخشید فرشته ها ایشالله ماماجون وباباجون اخر هفته از مکه میان و کلی کار دارم هفته قبل هم که یکروز معلم کلاس مائده بود م که باوجود اینکه خسته شدم ولی عالمی داشت بعدا میام مفصل تعریف میکنم راستی اخر ماه هم که تولد فرشته خوشکلم مارال هست که برای اونم کلی برنامه دارم فعلا تا بعد ...
17 بهمن 1392

 امروز بالاخره وقتی پبدا کردم که بیام چند خبری که توی این چند روز اتفاق افتاد رو بنویسم اول اکه این هفته  از طرف مهد برای بچه های پیش دبستانی تولد گرفته بودند البته که همون روز مصادف با روز اسبا ب بازی بود که بچه ها میتونستند با خودشون اسباب بازی ببرند و شما خودتون تصور کنید که من بیچاره چقدر باید لوازم باخودم میبردم اول وسایل مائده رو اماده کردم بعد برای جناب بابا صبحونه و ناهار اماده کردم که ببره و بعدهم یه عالمه وسایل برای مارال خانم اسبا ب بازیهای که شب قبل اماده کرده بود هرچند که روز اسباب بازی فقط باید یه اسباببازی ببرند اما  کو گوش شنوا؟؟؟؟؟؟؟؟؟ صبحونه و ناهار وغیره ویه عالمه گل سر وموگیر و غیره ( خوب دختراخ...
26 دی 1392