آدامس دارم بتو هم میدم
امروز صبح مارال رو بردم پارک و ترامبولین بازی کرد برخلاف روزهای تعطیل خیلی خلوت بود و مارال کلی
ذوق کرد بعد هم تاب بازی و...خلاصه خیلی کیف کرد وخوش بحالش شد بعدش هم از سوپری تنقلات خرید
وقتی داشتیم میرفتیم خونه مارال که ادامسشو تازه تودهان گذاشته بود شروع کرد به خواندن شعر آآآ توپ توپ
توپ آدامس دارم به تو نمیدم اگه بدم پوستشو میدم کچل بوگندو یکدفعه گفت مامان ببخشید یادم رفته بود
که این شعرو نباید اینجور بخونم باید بگم آآآ توپ توپ توپ ادامس دارم بتو هم میدم اگر بدم 2تاش رو میدم
خوشکل قشنگم ( ماجرا این شعر از این قرار بودکه تواز بچه ها این شعرو یادگرفته بودی وخیلی خوشت
اومده بود منهم بعداز چند روز فکرکردن گفتم مارال بهتر این شعر رو اینجوری بخونی تادیگه کسی ناراحت
نشه و توهم گفتی خیلی قشنگه بعد هم توی خونه با هم خوندیدم آآآآ توپ توپ توپ آدامس دارم بتو هم
میدم اگه بدم دوتاشو میدم خوشکل قشنگم و من فهمیدم بعضی اوقات با ارامی باید بدنبال راه حلی
جالب برای آموزش شما کوچولوها بود تا استقبال کنید دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتدارم خیلی زیییییییییییییییییییاد