فرشته های آسمانی

سلام بعداز مدتها برگشتم

1392/11/28 9:11
نویسنده : مادر
224 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دلم دیگه خیلی تنگ شده بود برای همه دوستان برای وبم  خلاصه اینکه امروز یه فرصت کوچولو پیدا کردم که

بیام بطور خلاصه خاطرات این مدت که نبودم بنویسم  بعدا با کلی عکس میام

خوب بالاخره که ماماجون وبابا جون از سفر خونه خدا اومدند چشممون روشن شد بگذریم از اینکه که چقدر

هواپیما تاخیر داشت دیگه بجه ها حسابی خسته شده بودند بعد هم که رفتیم خونه

بچه ها تا ساعت 2 نیمه شب نمیخوابیدند دور ماماجون وباباجون بودند بعدش هم که صبح کلی ماجرا

داشتیم با این گوسفندی که خریده بودیم مارال چقدر برای بره تپلی شعر خوند و جلوش رقصید و بره ی

بیچاره هم مات و مبهوت فقط نگاش میکرد  میگفت میخوام حو صلش سرنره بعدهم با بچه های خاله

ودایی چقدر اذیت این بیچاره کردند یکی میخواست نازش کنه یکی میخواست بزور بهش غذا بده و

یکی هم میخواست سوارش بشه بعد اونو باز کردن دور حیاط دنبالش کردند که یه حیاط شستن

حسابی رو دستمون گذاشتند بعدهم با هزار ترفند بردن پیش آشپز که بچه ها خصوصا صبا ومارال میگفتن

اینو نکشید وما قول دادیم که اونو نکشیم که بعدا متوجه شدن وکلی ناراحت شدن 

واما بعدش یه مسافرت چند روزه به بندرعباس و قشم داشتیم که بعدا عکسها ش رو میزام

و خبر خوش که دیروز تولد مارال بود اما چون تازه از سفر برگشته بودیم و و آمادگی پذیرایی

نداشتیم

موکول شد به چهارشنبه سعی میکنم تولد خوبی بگیرم هرچند انطور که دلم میخواست نمیشه چون

دو روز دیگه بیشتر وقت ندارم آخر هفته میام و از تولد مارال مینویسم خوشحال میشم از دوستان

که برای شام تولدم بهم ایده بدن   

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان پریسا
29 بهمن 92 0:49
سلام گلم. اول از همه چشمتون روشن و زیارتشون قبول باشه. دوم نذرتون هم قبول سوم تولد مارال جون مبارک باشه عزیزم. منتظر هستم تا واسه تولد دعوت بشیم. و واسه شام... به نظرم خیلی غذاها میشه درست کرد یا یه مدل یا چند مدل کنار هم. من چون مهمان های تولد واسه عصرونه دعوت بودن : اش - سالاد ماکارونی - کشک بادمجان درست کردم. اگر شام باشه میشه ته چین مرغ درست کنی یا چلو مرغ که این ها از همه راحت تره یا ماکارونی و یا غذاهای دستی و لقمه ایی خلاصه خیلی غذاها میشه درست کرد.
مادر
پاسخ
ممنون عزیزم خیلی لطف دارید تشریف بیارید از بابت لیست غذاهم ممنون
مریم مامان یسنا
29 بهمن 92 0:54
ایشالا قسمت خودتون بشه برید خونه خدا تولد مارال جون هم مبارک باشه، منتظر عکسها هستیم ممنون ایشالله قسمت هرکس که دوست داره بشه ممنون چشم حتما عکس میزارم
مامان آنیل
7 اسفند 92 13:48
سلام خانومی خوبی؟زیارت قبول چشمتون روشن چه خبرای خوب و زیادی. یادمه بچه بودم اصلا دوس نداشتم گوسفندای بیچاره رو بکشن
مادر
پاسخ
ممنون دیده روشن باشین
مامان فهیمه
24 اسفند 92 19:58
سلام دوست خوبم,با تاخیر تولد مارال جونم مبارک باشه امیدوارم خوب و سلامت باشید دلم براتون تنگ شده بود,متاسفانه نمیرسم بیام پیشتون
مادر
پاسخ
سلام فهیمه جان ممنون منم دلم براتون تنگ شده بود
مامان فهیمه
24 اسفند 92 20:09
عزیزم چشمتون روشن,همیشه به سفر و زیارت انشالله روزی خودتون باشه