آب آبی ،آسمان آبی
دیروز مارال که اومد خونه بعد از نوشتن تکالیف شبش گفت که مامان باید 10بار از روی درس باران و 10بار از روی درس آب آبی بخونم خانم معلم گفته گفتم باشه برای شب چون مائده هم فردا امتحان ریاضی داره باید کمی هم با اون کار کنم خلاصه که سرتون رو درد نیارم شب خسته وکوفته بعداز تهیه شام وتمیزکردن خونه وغیره حالا باید از مائده امتحان ریاضی میگرفتم مارال هم نشست بود کنا ر دستم و مدام میخواند به نام خدا درس باران .......... الی اخر -به نام خدا درس باران ............. خوب مامان شد دوبار به نام خدا واین روند همچنان ادامه داشت بعدشم که نوبت درس آب آبی ،آسمان آبی شد وحالا باید 10بار از روی اون میخوند اصلا هم رضایت به کمتر از اون نمیداد میگفت آخه خانم معلم گفته حتما پیش مامان بشینید واز هر درسی 10 بار بخونید خلاصه که من ومائده هم کلافه شده بودیم هم خنده مون گرفته بود