فرشته های آسمانی

شنا یا عذاب

1390/9/20 15:56
نویسنده : مادر
321 بازدید
اشتراک گذاری

مائده عزیزم امروز جلسه پنجم آموزش شنا هست که از طرف مدرسه میروی خداکنه زودتر تمام بشه تا هم تو راحت شوی هم من آخه خیلی برات سخته باید تو مدرسه بمونی ناهار را باید سرد بخوری و یه عالمه وسایل باخودت ببری وقتی هم که عصر تعطیل شدی باید بروی کلاس زبان و دیگه خیلی خسته میشی در ثانی خیلی هم از شنا زده شدی چون مربی شنات بد اخلاق هست تو همش میگی نمیخوام برم  خوب من چکار میتونم بکنم که آموزش و پرورش اجباری کرده انهم وسط زمستون نمیدونم خودشون بچه ندارند که فکر بچه های مردم نمیکنند آنهم درست وسط زمستون بالاخره امیدوارم زودتر تمام بشه دوستت دارم  دختر خوشکلم

          

 

اما مارال عزیزم دیشب رفتیم برات خرید  بعد از اینکه  چند تا لبا س برات خریدم رفتیم پلاستیک فروشی که سطل بخرم من یک سطل قرمز انتخاب کردم ولی تو گفتی نه سطل صورتی گفتم خوب باشه  و سطل رو برداشتی ولی وقتی امدم کنار صندوق دیدم تو نیستی  بعد امدی گفتی رفتم همون سطل قرمز که شما گفتی برداشتم که ناراحت نشی و من هرچی بهت گفتم دیگه راضی نشدی صورتی برداری خیلی دوستت دارم عزیز با احساسم خرگوش کوچولوی خودم

 

Orkut Scraps - Angels

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)