خونه تکونی
چیزی به عید نمونده ومن حسابی کاردارم وقتی فکر میکنم نمیدونم چطور سال قبل هم دانشگاه میرفتم هم
سرکار وهم کارای خونه رو میکردم البته پارسال خیلی خونه تکانی آنچنانی نکردم چون وقت نداشتم ولی
امسال بجاش دارم تلافی میکنم حسابی خونه رو میخوام برق بندازم البته اگر مارال خانم بزاره راستش چند
روز پیش آینه هارو تمیزکردم ولی فرداش که از سرکار آمدم دیدم وای آیینه ها کدر شده و خیلی بد شکل
شده با خودم گفتم یعنی چی ؟ که مارال اومد و گفت مامان چون خسته میشی من شیشه هارو برات تمیز
کردم که دیگه خسته نشدی خوشحال شدی حالا مامان ؟؟؟؟؟؟ گفتم آره گفت نمیگی دستت درد نکنه گفتم دستت درد
نکنه دختر گلم وبعد اونو بوسیدم هرچند مجبور شدم که آیینه هارو دوباره تمیز کنم اما از اینکه فرشته ی من
به فکرم بود و خواسته بود بمن کمک کنه خیلی خوشحال شدم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی