فرشته های آسمانی

برنامه های فردا

مارال دیروز که اومد خونه  گفت : مامان من دیگه کلاس نمیرم من : چرا مارال : اخه خانم معلم دوباره یه پسر رو گذاشته توی نیمکت کنارم ( مهدکودکی که مارال میره پیش دبستانی هم داره و اونهم مختلط هست چون تمام بچه ها والدینشون پرسنل هم سازمان هستند) من: خوب خودت باید با معلمت صحبت کنی مارال: گریه کردم  خانم معلم گفت : مارال برای اینکه جای دوستت رو عوض کردم ناراحتی ؟ ومن گفتم :آره ولی خانم معلم گفت : یه چندروز باشه بعد جاش رو عوض میکنم پسرخوبی هست شیطنتت نمیکنه حالا موندم چرا خانم معلمش این کارو کرده چون قبلا هم همین اتفاق افتاده بود و من با معلمش صحبت کردم که مارال کلا از پسرا خوشش نمیاد وسخت ارتباط برقرار میکنه وخانم معلمش...
12 آبان 1392

عیدقربان مبارک

عید قربان مبارک    عیدقربان، جشن رهیدگی از اسارت نفس و شکوفایی ایمان و یقین بر همه ابراهیمیان مبارک باد ...
24 مهر 1392

پاییزتان خوش باد

  پاییزتان خوش باد   این شعر زیبا رو که نمیدونم شاعرش کیه ولی خیلی زیباست یاد آن آموزگار ساده پوش   اولین روز دبستان باز گرد کودکی ها شاد و خندان باز گرد باز گرد ای خاطرات کودکی بر سوار اسبهای چوبک خاطرات کودکی زیبا ترند یادگاران کهن مانا ترند درسهای سال اول ساده بود آّب را بابا به سارا داده بود درس پند آموز روباه و خروس روبه مکار و دزد و چاپلوس روز مهمانی کوکب خانم است سفره پرازبوی نان گندم است کاکلی گنجشککی با هوش بود فیل نادانی برایش موش بود با وجود سوز و سرمایی شدید ریزعلی پیراهن از تن میدرید تا درون نیمکت جا میشدیم...
3 مهر 1392